Gears 5
Genre: Shooter
File Size: 58.72 GB
Available on:
Genre: Shooter
File Size: 58.72 GB
Available on:
سری Gears of War، همواره از جمله عناوین اکشنی بوده است که با وجود تمرکز زیاد بر صحنههای هیجان انگیز و پر زد و خورد، اهمیت بالایی به داستان داده است و در میان همه این بخشهای شلوغ، داستانی منسجم و زیبا را روایت کرده است. با اتمام یافتن سهگانه اصلی سری در Gears of War 3، ساخت نسخهای که از نظر داستانی در ادامه این عنوان باشد، تا حدودی سخت به نظر میرسید. با این وجود نویسندگان بازی توانستند هر طور که شده، در Gears of War 4 با پی گرفتن داستان بازی در سالها بعد از وقایع نسخه سوم و در نقش پسر مارکوس فنیکس، به شکل خوبی فضا و اتمسفر روایی را برای یک حماسه جدید در این سری آماده کنند. هر چند بازی ضعفهایی داشت و شخصیتهای اصلی جدید آن به هیچ وجه در حد افرادی نظیر مارکوس فنیکس و یا دامینیک سانتیاگو نبودند اما به هر حال میشد آنها را به عنوان شخصیتهای جدید این سری پذیرفت. داستان نسخه چهارم، با آشکار شدن یک راز بسیار تاریک و عجیب در مورد یکی از همراهان شخصیت اصلی به پایان رسید. در حالی که شاید از ابتدا بازیکنان فکر میکردند که شخصیت محوری مجموعه جدید این سری، جیمز فنیکس، پسر مارکوس، خواهد بود ناگهان با آشکار شدن موضوعاتی در مورد همراه او کیت دیاز (Kate Diaz) درست در آخرین لحظات نسخه چهارم، به طور کلی جریان تغییر کرد و این شخصیت به کاراکتر محوری و کلیدی سری تبدیل شد. در اینجا برای لو نرفتن داستان نسخه قبلی، قصد لو دادن اتفاقات آن را نداریم ولی به هر حال بدانید که این راز برای همه تا حد زیادی غافلگیر کننده بود و البته تا حدی بر دیدگاه و اعتماد آنان به کیت در عنوان جدید یعنی Gears 5 اثرگذار بوده است.
داستان این نسخه، درست بعد از اتمام نسخه چهارم شروع میشود و از آن جایی که وقایع انتهای آن نسخه نقش اساسی در داستان این عنوان دارند، در صورتی که نسخه قبلی را انجام ندادهاید و قصد ندارید که وقایع آن را برای خود اسپویل کنید، بهترین کار تجربه نسخه چهارم پیش از شروع Gears 5 است. با این وجود، اگر تمایلی به انجام نسخه قبلی ندارید، میتوانید مستقیماً به سراغ این نسخه بروید و در همان ابتدای بازی، از غافلگیری مهم انتهای نسخه قبل آگاه بشوید.
روند اصلی روایی داستان بازی، به شکل نسبتاً خوبی شروع میشود و تا اواخر فصل دوم نیز به شکل خوبی ادامه پیدا میکند. از انتهای فصل دوم به بعد، روند خوب داستان بازی کمی با مشکل رو به رو شده و دیگر آن جذابیت اصلی خود را از دست میدهد. هر چند همچنان میتوان آن را قابل قبول و خوب ارزیابی کرد. همانند سایر بازیهای این سری، مأموریتهای بازی پر از صحنههای اکشن و پرتنش هالیوودی هستند که تقریباً همگیشان به خوبی پرداخت و اجرا شدهاند. ضمن این که نرخ ارائه این بخشهای پرتنش که فارغ از مبارزات معمول بازی هستند، از نظر روایی و داستانی قابل قبول و مطلوب است و سازندگان بازی، این صحنهها را درست در فواصل زمانی خاص و مشخصی قرار دادهاند تا جلوی تکراری شدن روند اکشن بازی گرفته شود و درست وقتی که ممکن است از مبارزات بازی احساس خستگی و عدم هیجان به شما دست بدهد، بازی با یکی از این بخشها هیجان را به شما بر میگرداند.
مسئله مهم دیگر شخصیت پردازی کاراکترهای بازی است. با وجود این که سازندگان سعی و تلاش زیادی برای پرداخت خوب شخصیتهای جدید سری کردهاند و البته نتیجه کلی کارشان قابل قبول بوده است، اما همچنان به نظر میرسد که شخصیتهای جدید نسبت به کاراکترهای اصلی سهگانه اصلی از نظر شخصیت پردازی در نقطه پایینتری هستند. مشاهده شخصیت مارکوس فنیکس در بخشهای مختلف بازی که همچنان نیز شخصیتی بسیار پخته و با ابهت دارد، بیشتر باعث میشود که شخصیتهای جدید سری به حاشیه رانده شوند. البته با تمام این موارد، به هر حال شخصیت پردازی کاراکترهای اصلی بازی را میتوان خوب و قابل قبول دانست و هر چند به درخشش سهگانه اصلی نیست اما همچنان با شخصیتهایی طرفیم که باورپذیر هستند و میتوان با آنها ارتباط برقرار کرد. هر چند در مورد کاراکترهای فرعی انسانی این موضوع خیلی برقرار نیست و خیلی از شخصیتها بدون این که خیلی با آنها آشنا بشوید، خیلی راحت به بازی اضافه شده و حذف میشوند و نمیتوانند اثرگذاری لازم را داشته باشند. بخشهای درخشانی نیز در شخصیت پردازی یکسری از کاراکترهای بازی نیز وجود دارد و البته به طرز جالبی، یکی از موارد خوب شخصیت پردازی کاراکترهای فرعی مربوط به یک روبات به نام JACK میشود. این روبات در طول بازی گروه شما را همراهی میکند و در بخشهای زیادی از بازی یاری گر شماست و البته سیستم ارتقای توانایی نیز برای او در نظر گرفته شده است اما فارغ از همه اینها، شخصیت پردازی کلی این روبات با توجه به این که تقریباً دیالوگ خاصی هم ندارد، و به شکل جالبی بسیار خوب از کار در آمده است و با وجود این که در بخشهایی به نظر میرسد که تمرکز اصلی روی این شخصیت نبوده است، اما احتمالاً رفتار این روبات کوچک توجهتان را جلب خواهد کرد.
با همه این موارد، شاید اصلیترین مشکلی که هم این نسخه و هم نسخه قبلی از نظر داستانی با آن دست و پنجه نرم میکنند، مربوط به پایان عجولانه و نسبتاً ناقص بازی است. نسخههای سهگانه اصلی هر چند شما را مشتاق نسخه بعدی میکردند، اما در نهایت یک خط داستانی مشخص را به سرانجام میرسانند و میتوانستید پایان بندی آن را توجیه کنید؛ اما در این دو بازی، نحوه کلی ارائه مراحل بازی و بعد ناگهان پایان آن تا حدی آزار دهنده است. در واقع هدف اصلی سازندگان، افزایش اشتیاق بازیکنان برای تجربه نسخه بعد بوده اما این موضوع به قیمت ناقص و نیمه تمام به نظر رسیدن داستان بازی تمام شده است. حتی اگر داستان بازی خود جزو یک خط داستانی بزرگتر باشد، اما به عنوان یک اثر مستقل باید در جای مشخص و معقولی به اتمام برسد و حس نیمه تمام ماندن و ناقص بودن بازی را به بازیکنان منتقل نکند. پایانهای ناقص که برای تکمیل شدن به شدت نیازمند نسخه بعدی باشند، شاید برای بازیهای اپیزودی ایرادی…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.