Alien: Isolation
SEGA Europe Ltd | Released 05/12/2019
Genre: Action & Adventure
File Size: 24.41 GB
Available on:
Nintendo Switch, Playstation 4, Xbox One
SEGA Europe Ltd | Released 05/12/2019
Genre: Action & Adventure
File Size: 24.41 GB
Available on:
Nintendo Switch, Playstation 4, Xbox One
«انزوا» خیلی امید داشتم. آنقدری به کار اعضای استودیوی Creative Assembly در احیای آن موجودِ مخوف ایمان پیدا کرده بودم که وقتی نقدهای ضد و نقیضِ بازی منتشر شدند، نمیخواستم باورشان کنم. و نکردم و خودم وارد ایستگاه فضایی سواستوپول شدم تا شاید راز این سقوط را کشف کنم. فکر کنم تا حالا حدس زدهاید که وقتی به تیتراژ پایانی بازی مثل دیوانهها زُل زده بودم، چه حس و حالی داشتم. احساس میکردم 20 ساعت از باارزشترین و غیرقابلبرگشتترین لحظات زندگیام را هدر دادهام!
آره یادم میآید… با اینکه سعی کردم خاطراتم از «انزوا» را پاک کنم، ولی یادم میآید. بازی با همان روایت کلاسیک و نوستالژیک فیلمها و آن محیطهای غرق در کامپیوترهای دهههای 70 و 80 و چراغهای چشمکزن شروع میشود. به لطف این قبیل چیزها، آن چند ساعت ابتدایی بازی یک جورهایی خوشحالم کرد. ولی بعد از 20 ساعتی که صرفِ هنرنمایی در برنامهی بیمزهی «موظب-باش-توسطِ-زمونوف-اوه-خیلی-ترسناک-کشته-نشی» کردم، به این نتیجه رسیدم که کاش بعد از همان 5-6 ساعت اول با خاطرهای نیمهتمام اما حداقل خیلی خوبتر عطای «انزوا» را به لقایش میبخشیدم. این حرفها بدین معنی نیست که «انزوا» در حد و اندازهی Colonial Marines که سال قبل منتشر شد، بد است، اما بازی به همان اندازه گناهکار است. «انزوا» با یک ایدهی جذاب پا پیش گذاشت. بازی در شروع، ایدهاش را که دور ماندن از چشمِ بیگانهای غیرقابلتوقف است، تا حدودی خوب وارد مرحلهی اجرا میکند، اما مراحل تکراری بازی و نبود خلاقیت اینقدر ادامه پیدا میکند و کش داده میشود که در نهایت گند میزنند به انتظاری که از ترس داشتهاید و آن لحظات خوبی که اول بازی تجربه کرده بودید.
«بیگانه: انزوا» در فصل افتتاحیهاش در زمینهی ایجاد ریتمی گیرا و دیوانهکننده که برای یک بازی ویدیویی از اهمیت زیادی برخوردار است، شکست میخورد. اوایل بازی خیلی ساکت و بدون هیچگونه اکشن و تنشی جلو میرود. برای نمونه این را مقایسه کنید با فصل افتتاحیهی نسخهی اول «فضای مرده» (Dead Space) و آن سکانسِ بهیادماندنیِ فرار به سوی آسانسور تا متوجه شوید، منظورم چیست. اما بازی در عوض، در خلق اتمسفر عالی عمل میکند. و همین تا حدودی جای کمبود گفته شده را پُر میکند. کارگردانی هنری و طراحی افکتهای صدای بازی به خوبی فیلم ریدلی اسکات است. از کامپیوترهای تحتِ DOS آیندهنگرانه و مانیتورهای CRT گرفته تا موسیقی که متشکل از تکه نتهای ویولون کشیدهشده و وحشت-ساز است. بدونشک، اولین و آخرین نکتهی حالت علاقهی بازی برای من همین اتمسفر منجمدکننده و تاریکاش است. قدم زدن در راهروهای خالی و ساکت سواستوپول که هر از گاهی توسط خزیدن بیگانه در کانالهای هوا شکسته میشود، شما را به این فکر میاندازد که چرا باید این فضای فوقالعاده اینگونه توسط گیمپلیای کسلکننده هدر برود.
هیچوقت نمیدانید بیگانه چه تصمیمی دارد. هر لحظه ممکن است در هنگام ترک محیط، نظرش را عوض کرده و شما را وسط فرار شوکه کند. شکیبایی اصل مهمی در بقاست. یک صدای کوچک، نوری ضعیف یا دیدن بخشی از شما، این قاتل ماورای زمینی را برای کشتنتان شارژ میکند. پس دیگر لازم نیست بگویم که هیچچیز هم جلو دارش نیست. میخواهد پیستول باشد یا شعلهافکن. شما خودتان را مُرده تصور کنید!
به این ترتیب، درصد بالایی از حرکاتتان تبدیل میشود به ساکت ماندن و دولا دولا راه رفتن از زیر یک میز به داخل کمُدها و کابینتها. این امنترین متود برای پیشروی است. اما خیلی زود متوجه میشوید در حالی…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.